| Total search result: 201 (10 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		series       | 
		مداری که قط عات آن با هم سری هستند   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| standards     | 
		محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند   | 
		
	
		
		| standard     | 
		محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند   | 
		
	
		
		| cads     | 
		محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند   | 
		
	
		
		| cad     | 
		محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند   | 
		
	
		
		| short circuit     | 
		کوته مداری   | 
		
	
		
		| zonary     | 
		مداری ناحیهای   | 
		
	
		
		| orbital velocity     | 
		سرعت مداری   | 
		
	
		
		| connection diagram     | 
		دیاگرام مداری   | 
		
	
		
		| zonal     | 
		مداری ناحیهای   | 
		
	
		
		| preorbital     | 
		پیش مداری   | 
		
	
		
		| orbital element     | 
		عناصر مداری   | 
		
	
		
		| circuit family     | 
		خانواده مداری   | 
		
	
		
		| circuit diagram     | 
		دیاگرام مداری   | 
		
	
		
		| orbital period     | 
		تناوب مداری   | 
		
	
		
		| swinging cross     | 
		کوته مداری وزشی   | 
		
	
		
		| diplomatize     | 
		سیاست مداری کردن   | 
		
	
		
		| circuit switching     | 
		راه گزینی مداری   | 
		
	
		
		| edges     | 
		فرایند یا مداری که با تغییر سطح   | 
		
	
		
		| edge     | 
		فرایند یا مداری که با تغییر سطح   | 
		
	
		
		| uart     | 
		مداری که از UART برای تبدل نوع داده   | 
		
	
		
		| gating circuit     | 
		مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند   | 
		
	
		
		| blind circuit     | 
		مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود   | 
		
	
		
		| circuits     | 
		مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند   | 
		
	
		
		| circuit     | 
		مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند   | 
		
	
		
		| cloning     | 
		کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند   | 
		
	
		
		| clones     | 
		کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند   | 
		
	
		
		| clone     | 
		کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند   | 
		
	
		
		| balun     | 
		مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند   | 
		
	
		
		| cloned     | 
		کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند   | 
		
	
		
		| reads     | 
		وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست   | 
		
	
		
		| unpopulated board     | 
		تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند   | 
		
	
		
		| squeezer     | 
		فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند   | 
		
	
		
		| crowbars     | 
		مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند   | 
		
	
		
		| clock     | 
		مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند   | 
		
	
		
		| crowbar     | 
		مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند   | 
		
	
		
		| read     | 
		وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست   | 
		
	
		
		| nmos     | 
		مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS   | 
		
	
		
		| n channel mos     | 
		مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| invisible     | 
		مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC   | 
		
	
		
		| multiplexor     | 
		مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند   | 
		
	
		
		| mux     | 
		مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد   | 
		
	
		
		| interface     | 
		مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد   | 
		
	
		
		| differentiating cicuit     | 
		مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است   | 
		
	
		
		| monitored     | 
		مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند   | 
		
	
		
		| monitors     | 
		مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند   | 
		
	
		
		| monitor     | 
		مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند   | 
		
	
		
		| i/o board     | 
		تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| ACIA     | 
		مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| dip     | 
		خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند   | 
		
	
		
		| convertor     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| converter     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| dips     | 
		خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند   | 
		
	
		
		| clock     | 
		مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند   | 
		
	
		
		| microchip     | 
		مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی   | 
		
	
		
		| microchips     | 
		مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی   | 
		
	
		
		| integrated circuit     | 
		مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی   | 
		
	
		
		| port     | 
		مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند   | 
		
	
		
		| wheatstone bridge     | 
		مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد   | 
		
	
		
		| clamper     | 
		مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود   | 
		
	
		
		| plants indigenous to that soil     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| they are all of one mind     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| are     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| ScriptX     | 
		هستند   | 
		
	
		
		| PIA     | 
		مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه   | 
		
	
		
		| who are they?     | 
		انها کی هستند   | 
		
	
		
		| there are numbers who     | 
		بسیاری هستند که   | 
		
	
		
		| they are at loggerheads     | 
		هر دو سنگ یک من هستند   | 
		
	
		
		| they are well matched     | 
		هم کفو هستند   | 
		
	
		
		| Such people are wicked .      | 
		اینگونه آدمها شر هستند   | 
		
	
		
		| 5, 7, 9 are odd numbers .      | 
		5؟7؟9 اعداد فرد هستند    | 
		
	
		
		| The roads are obstructed.     | 
		جاده ها مسدود هستند.   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| analog     | 
		ی از حالت آنالوگ هستند   | 
		
	
		
		| such as are happy     | 
		انهایی که خوشبخت هستند   | 
		
	
		
		| they are well matched     | 
		حریف یکدیگر هستند   | 
		
	
		
		| They are at daggers drawn. They are bitter enemies.     | 
		بخون یکدیگه تشنه هستند   | 
		
	
		
		| great dangers impend over us     | 
		خطرهای بزرگی متوجه ما هستند   | 
		
	
		
		| X/OPEN     | 
		ول ایجاد سیستمهای باز هستند   | 
		
	
		
		| numeric     | 
		که فقط حاوی اعداد هستند   | 
		
	
		
		| ring topology     | 
		در حلقه بهم وصل هستند   | 
		
	
		
		| Take things as you find them. <proverb>     | 
		مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر   .   | 
		
	
		
		| dialectical materialism     | 
		اساسا اقتصادی یا مادی هستند .   | 
		
	
		
		| These football players are the pick of the bunch .      | 
		این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند   | 
		
	
		
		| the ins     | 
		انان که سر کا یا دارای متامی هستند   | 
		
	
		
		| The two are rhyming words .       | 
		این دو لغت هم قافیه هستند    | 
		
	
		
		| Price are fixed here .     | 
		دراینجا قیمتها ثابت هستند   | 
		
	
		
		| However difficult the circumstances [are] , ...     | 
		هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...   | 
		
	
		
		| peripheral     | 
		مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی   | 
		
	
		
		| dac     | 
		مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| d/a converter     | 
		مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| regular guy <idiom>     | 
		شخص مهربانی که همه با دوست هستند   | 
		
	
		
		| array     | 
		آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند   | 
		
	
		
		| nut structure     | 
		ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند   | 
		
	
		
		| downsize     | 
		که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.   | 
		
	
		
		| a further 50 are in prospect     | 
		۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند   | 
		
	
		
		| buffer     | 
		کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند   | 
		
	
		
		| capability     | 
		لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند   | 
		
	
		
		| What percentage of the people are literate?     | 
		چند درصد مردم با سواد هستند ؟   | 
		
	
		
		| bank holiday     | 
		روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند   | 
		
	
		
		| finished     | 
		کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند   | 
		
	
		
		| things in possession     | 
		اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند   | 
		
	
		
		| the strangers in tehran     | 
		بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند   | 
		
	
		
		| This canary and its mate are in the same cage     | 
		این قناری وجفتش در یک قفس هستند    | 
		
	
		
		| People are looking for new ideas.     | 
		مردم عقب فکرهای تازه هستند   | 
		
	
		
		| Boys will be boys.     | 
		پسرها حالا دیگه اینطور هستند.   | 
		
	
		
		| target audience     | 
		گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند   | 
		
	
		
		| mode     | 
		که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند   | 
		
	
		
		| The twins look just like each other.     | 
		دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.   | 
		
	
		
		| arrays     | 
		آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند   | 
		
	
		
		anticlastic       | 
		[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]   | 
		
	
		
		| Prices are rising ( falling ) .       | 
		قیمت ها درحال افزایش (کاهش )  هستند    | 
		
	
		
		| outs and ins     | 
		انانی که سر کار دارای مقامی هستند   | 
		
	
		
		| I musn't eat food containing ...     | 
		من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.   | 
		
	
		
		| modes     | 
		که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند   | 
		
	
		
		| the outer world     | 
		مردمی که بیرون از محیط شخص هستند   | 
		
	
		
		| interface     | 
		مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.   | 
		
	
		
		| analog     | 
		مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| storage     | 
		مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند   | 
		
	
		
		| forms     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| to feel a pang of guilt     | 
		ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند   | 
		
	
		
		| coresident     | 
		دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند   | 
		
	
		
		| form     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| formed     | 
		وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.   | 
		
	
		
		| repertoire     | 
		لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند   | 
		
	
		
		| They are openly seeking his being sacked.     | 
		آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.   | 
		
	
		
		| library     | 
		مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند   | 
		
	
		
		| queues     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| channels     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| channelled     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| channeled     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		channel       | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| queen's ware     | 
		فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند   | 
		
	
		
		| rotaglider     | 
		گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند   | 
		
	
		
		Are animals able to think ?       | 
		آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟   | 
		
	
		
		| sig     | 
		علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند   | 
		
	
		
		| the iron interest     | 
		کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند   | 
		
	
		
		| set     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| sets     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| setting up     | 
		تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند   | 
		
	
		
		| clock     | 
		سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند   | 
		
	
		
		| queueing     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند   | 
		
	
		
		| hylotheism     | 
		اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند   | 
		
	
		
		| channeling     | 
		کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند   | 
		
	
		
		| Where are the luggage trolleys?     | 
		چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟   | 
		
	
		
		| queue     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| Where are the luggage trolleys?     | 
		چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟   | 
		
	
		
		| libraries     | 
		مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند   | 
		
	
		
		| queued     | 
		صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند   | 
		
	
		
		| ultramontane     | 
		وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند   | 
		
	
		
		| bank holiday     | 
		هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند   | 
		
	
		
		| association for women in computing     | 
		متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند   | 
		
	
		
		| I cant get into these shoes.     | 
		این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )    | 
		
	
		
		| cyclic item     | 
		اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند   | 
		
	
		
		| 1 and 2 are poles apart. <idiom>     | 
		۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .   | 
		
	
		
		purpuric acid       | 
		اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند   | 
		
	
		
		| monogenism     | 
		عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند   | 
		
	
		
		| Theyre twins and it is impossible to know one from the other .      | 
		آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه   | 
		
	
		
		| resource     | 
		گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| perspectives     | 
		ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند   | 
		
	
		
		| checks     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| perspective     | 
		ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند   | 
		
	
		
		| check     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| queue     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| checked     | 
		بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند   | 
		
	
		
		| queued     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| queueing     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| queues     | 
		لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها   | 
		
	
		
		| identities     | 
		مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند   | 
		
	
		
		| identity     | 
		مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند   | 
		
	
		
		| tabling     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| tables     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| paralleling     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| serials     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| serial     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| tabled     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| table     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| rapid     | 
		محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند   | 
		
	
		
		| ring     | 
		نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند   | 
		
	
		
		| parallels     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| parallelling     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| parallelled     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| haplont     | 
		موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند   | 
		
	
		
		| sequential     | 
		فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند   | 
		
	
		
		| microcomputer     | 
		ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند   | 
		
	
		
		| evolutionism     | 
		روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند   | 
		
	
		
		| paralleled     | 
		تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند   | 
		
	
		
		| consistency check     | 
		داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند   | 
		
	
		
		| fasted     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| fasts     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| fastest     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| fast     | 
		محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند   | 
		
	
		
		| Well, now everyone's here, we can begin.     | 
		خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.   |