Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
drive
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
drives
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
Other Matches
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
passes
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
passed
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
pass
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
deck
درایو نوار مغناطیسی
decked
درایو نوار مغناطیسی
decks
درایو نوار مغناطیسی
magnetic tapes
روش درایو نوار مغناطیسی کنترل شده
magnetic tape
روش درایو نوار مغناطیسی کنترل شده
audio
ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
papered
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papering
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
backward read
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
tapes
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
taped
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tape
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
erase
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erases
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erasing
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
redundant
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
magnetic tape
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tapes
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
activity
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
AT Attachment
واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
beginnings
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginning
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
BIM
نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
magstripe
نوار مغناطیسی
magnetic tape code
کد نوار مغناطیسی
magnetic tapes
نوار مغناطیسی
magtape
نوار مغناطیسی
mag tape
نوار مغناطیسی
magnetic tape
نوار مغناطیسی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
magnetic tape reader
نوار مغناطیسی خوان
magnetic tape reel
حلقه نوار مغناطیسی
magnetic tape storage
انباره نوار مغناطیسی
magnetic tape unit
واحد نوار مغناطیسی
magnetic tape system
سیستم نوار مغناطیسی
magnetic tape deck
بسته نوار مغناطیسی
magnetic tape transport
گرداننده نوار مغناطیسی
magnetic tape drive
گرداننده نوار مغناطیسی
magnetic tape transport
انتقال نوار مغناطیسی
magnetic tape converter
مبدل نوار مغناطیسی
magnetic tape reader
خواننده نوار مغناطیسی
magnetic tape memory
حافظه نوار مغناطیسی
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
magnetic tape control
کنترل نوار مغناطیسی
magnetic tape density
چگالی نوار مغناطیسی
magnetic tape cartridge
کارتریج نوار مغناطیسی
magnetic tape cassette
کاست نوار مغناطیسی
magnetic tape programme
برنامه نوار مغناطیسی
Advanced Technology Attachment
واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
silicon
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
xmodem
بایت از بلاک داده را منتقل میکند
magnetic recording tape
نوار ضبط صوت مغناطیسی
analog
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
scratch file
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
kilos
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
analog
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
footing
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
kilo
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
bytes
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
cassettes
ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
byte
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bulk
پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
load point
شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
cassette
ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
position
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
interrupts
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupting
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupt
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
doubled up
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
splicing
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
spliced
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splice
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
gaps
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
header
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
headers
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
gap
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
splices
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
take up reel
چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
cards
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
input/output
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
card
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
frame
خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
oxide
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
beginning
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
oxides
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
beginnings
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
media
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
bot
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
DDE
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
blankest
نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
work file
نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
blank
نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
rigid
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
fix
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
IEC connector
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
jump instruction
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
chain
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chains
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
partition
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
logical
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
opens
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opened
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
density
تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
densities
تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
write permit ring
چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
master
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
mastered
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
masters
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
open
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
punch
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punches
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
libraries
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
magnetic tapes
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tape
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
centered
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
centred
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centre
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centers
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
bot
Begining-Of-Tape علامت شروع مکان صبط اطلاعات روی نوار مغناطیسی
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
library
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
center
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
kilos
اتصال leaned line سافت British Telecom که داده را تا چند کیلوبایت در ثانیه منتقل میکند
unconditional
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
kilo
اتصال leaned line سافت British Telecom که داده را تا چند کیلوبایت در ثانیه منتقل میکند
recording
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recordings
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
eds
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
bus
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
EFTPOS
ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
drops
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
cassettes
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
cassette
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
highways
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
bussing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com