Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
English
Persian
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
Other Matches
To make reservations. To book seats.
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
pre engage
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
enable
تهیه کردن برای
enabled
تهیه کردن برای
enables
تهیه کردن برای
enabling
تهیه کردن برای
to provide for old age
برای پیری تهیه کردن
to serve the city with water
اب برای شهر تهیه کردن
to sign on
برای سربازی اسم نویسی کردن
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
to enrol
[oneself]
for a course
خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
federal privacy act
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
to wipe the slate clean
<idiom>
شروع تازه ای کردن
[تخلفات قبلی را کاملا از پرونده پاک کردن]
[اصطلاح]
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
reserve
رزرو کردن
reserves
رزرو کردن
reserving
رزرو کردن
book a seat
جا رزرو کردن
books
رزرو کردن توقیف کردن
booked
رزرو کردن توقیف کردن
book
رزرو کردن توقیف کردن
to book something
چیزی را رزرو کردن
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
ticket
بلیط دار کردن
tickets
بلیط دار کردن
to queue
[line]
up for tickets
برای بلیط در صف ایستادن
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
schematize
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
booker
کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
to register
[with a body]
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
to enroll
[American English]
خود را اسم نویسی کردن
[ثبت نام کردن ]
orchestrates
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrated
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
There are no tickets available for tonight .
بلیط برای امشب موجود نیست
There are a few tickets left for tonight .
چند بلیط برای امشب مانده
to enrol somebody
کسی را نام نویسی کردن
[ثبت نام کردن]
[درفهرست وارد کردن]
to sign up
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
presentation manager
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
swallow one's pride
<idiom>
متواضع کردن افراد
condemn
محکوم کردن افراد
rouse out
بیدار کردن افراد
condemns
محکوم کردن افراد
condemning
محکوم کردن افراد
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
cultivation
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
to register
نام نویسی کردن
[ثبت کردن ]
roll call
حاضر و غایب کردن افراد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
literacy
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
whom it may concern
برای اطلاع افراد ذیربط
personal salute
تیر سلام برای افراد
to draw out
تهیه کردن طرح کردن
put out
تهیه کردن اشفته کردن
furnishing
مزین کردن تهیه کردن
furnishes
مزین کردن تهیه کردن
furnish
مزین کردن تهیه کردن
makes
تهیه کردن طرح کردن
make
تهیه کردن طرح کردن
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
to call the roll
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
conferences
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conference
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
procures
تهیه کردن
preparing
تهیه کردن
administering
تهیه کردن
prepares
تهیه کردن
procured
تهیه کردن
procure
تهیه کردن
administered
تهیه کردن
process
تهیه کردن
administers
تهیه کردن
administer
تهیه کردن
procuring
تهیه کردن
provide
تهیه کردن
cater
تهیه کردن
affords
تهیه کردن
provides
تهیه کردن
afforded
تهیه کردن
provision
تهیه کردن
blend
تهیه کردن
prepare
تهیه کردن
to find in
تهیه کردن
caters
تهیه کردن
catering
تهیه کردن
affording
تهیه کردن
catered
تهیه کردن
blends
تهیه کردن
afford
تهیه کردن
processes
تهیه کردن
supplying
تهیه کردن
supply
تهیه کردن
supplied
تهیه کردن
enroute personnel
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
appearance money
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
preparation
تهیه کردن اتش
preparations
تهیه کردن اتش
bills
تهیه کردن صورتحساب
bill
تهیه کردن صورتحساب
harness
اشیاء تهیه کردن
conserving
کنسرو تهیه کردن
conserves
کنسرو تهیه کردن
process
تهیه و تولید کردن
conserved
کنسرو تهیه کردن
conserve
کنسرو تهیه کردن
prearrange
قبلا تهیه کردن
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
processes
تهیه و تولید کردن
quadruplicate
در چهارنسخه تهیه کردن
extemporizes
فورا تهیه کردن
harnessed
اشیاء تهیه کردن
harnessing
اشیاء تهیه کردن
gets
تهیه کردن فهمیدن
getting
تهیه کردن فهمیدن
programs
برنامه تهیه کردن
extemporises
فورا تهیه کردن
extemporising
فورا تهیه کردن
whomp up
بسرعت تهیه کردن
extemporize
فورا تهیه کردن
extemporized
فورا تهیه کردن
get
تهیه کردن فهمیدن
effigies
تمثال تهیه کردن
extemporizing
فورا تهیه کردن
funded
تهیه وجه کردن
effigy
تمثال تهیه کردن
programme
برنامه تهیه کردن
programmes
برنامه تهیه کردن
triplicate
در سه نسخه تهیه کردن
extemporised
فورا تهیه کردن
program
برنامه تهیه کردن
fund
تهیه وجه کردن
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
registering
اسم نویسی کردن
matriculate
نام نویسی کردن
matriculated
نام نویسی کردن
matriculates
نام نویسی کردن
matriculating
نام نویسی کردن
enlists
نام نویسی کردن
indorse
پشت نویسی کردن
endorse
فهر نویسی کردن
endorses
فهر نویسی کردن
type write
ماشین نویسی کردن
indorse
فهر نویسی کردن
registers
اسم نویسی کردن
back
پشت نویسی کردن
backs
پشت نویسی کردن
enlisting
نام نویسی کردن
enlist
نام نویسی کردن
enlistments
نام نویسی کردن
enlistment
نام نویسی کردن
enters
نام نویسی کردن
endorsing
فهر نویسی کردن
endorsing
پشت نویسی کردن
enter
نام نویسی کردن
entered
نام نویسی کردن
indorsation
پشت نویسی کردن
impanel
نام نویسی کردن
endorsed
پشت نویسی کردن
to take notes of
خلاصه نویسی کردن از
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com