Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (21 milliseconds)
English
Persian
synthesisers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
Other Matches
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
baud
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
erasers
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
eraser
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
demagnetizer
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
changer
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
chip
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
chips
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
inputted
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
optical
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
proxy agent
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
flatbed
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
isolator
وسیلهای که قط ع میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
suppressor
وسیلهای که مانع را حذف میکند
waterspouts
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspout
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
logger
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
meaner
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
coder
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
logger
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
loggers
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
transients
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
barcropper
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
loggers
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
stabilizer
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
mean
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
meanest
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
codec
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
simulators
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feed
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
encoder
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
transmitters
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
simulator
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
transmitter
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feeds
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
feeds
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feed
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
clock
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
shut off mechanism
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
clocks
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
inverter
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
microphone
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
communication
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
decoder
برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
microphones
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
circulating
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
taped
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
timer
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
ancillary equipment
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
tape
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
interrupting
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
interrupt
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupts
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
aligner
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
timers
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
brouter
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
capacitor
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
dtr
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
papers
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papered
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
paper
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papering
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
correction
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
speech
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
drive
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
drives
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
feed
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
circuit
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
voltages
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
circuits
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
feeds
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
producing
آنچه تولید میکند
convertor
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
reader
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
readers
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
spooler
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
punches
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
brush
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
converter
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
punch
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
key
کلیدی که یک حرف را تولید میکند
analog
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
card
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
programmers
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
programmer
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
cards
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
reader
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
optical
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
readers
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
scanners
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
playback head
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
scanner
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding grounds
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
object
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
sort generator
برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
operation
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
objected
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding ground
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
objecting
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
synthesis
تولید مصنوعی چیزی
syntheses
تولید مصنوعی چیزی
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
convertor reactor
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
monadic operator
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
nor
عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
phosphor
مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
auctioneering device
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
gates
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
n channel mos
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
clock
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
images
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
clocks
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
controller
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controllers
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
regenerative memory
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
gate
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
sensor
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
gates
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
breeding grounds
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding ground
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
paged
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
page
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
pages
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
sounds
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picture
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sound
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picturing
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
soundest
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounded
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
design
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
designs
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com