| Total search result: 202 (16 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| spillage |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
| spillages |
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
| lengths |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
| length |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
| batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
| transaction |
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند |
| storage |
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند |
| areas |
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند |
| centralized |
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند |
| area |
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند |
| gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
| edp |
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی |
| serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| L cache |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
| routines |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routine |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routinely |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| stacked |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stacks |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stack |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| polarities |
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند |
| polarity |
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند |
| rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
distribute |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
| distributing |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
| distributes |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
| postprocessor |
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| backing |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
| paralleled |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| parallelled |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| parallelling |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| parallels |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| paralleling |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| parallel |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
| overflows |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
| overflow |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
| overflowed |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
| saturated colour |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
| initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
| initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
| bureaus |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
| bureau |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
| control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
| onion skin language |
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند |
| plex database |
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند |
| dp |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
| job |
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند |
| jobs |
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند |
| condition |
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود |
| generals |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| general |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| jobs |
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند |
| job |
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند |
| cps |
تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند |
| sector |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
| sectors |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
| major sort key |
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند |
| scratchpad |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
| intermediate |
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند |
| queued |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
| queues |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
| queue |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
| managers |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| manager |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| queues |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| queueing |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
| queued |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| queue |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| queueing |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
| logical |
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد |
| rje |
سیم پردازش دستهای که دستورات ازترمینال راه دور به کامپیوترارسال می شوند |
| floating |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
| kilos |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
| kilo |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
| RLL encoding |
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند |
| record |
تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند |
| bubble sort |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
| fall back |
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود |
| list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
| cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
| caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
| cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
| intermediate |
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند |
| distributes |
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند |
distribute |
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند |
| distributing |
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند |
| numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
| massaging |
پردازش داده |
| data processing |
پردازش داده ها |
| massages |
پردازش داده |
| massaged |
پردازش داده |
| massage |
پردازش داده |
| integrated data processing |
پردازش داده مجتمع |
| adp |
پردازش داده اتوماتیک |
| data file processing |
پردازش فایل داده |
| decentralized data processing |
پردازش داده نامتمرکز |
| idp |
پردازش داده مجتمع |
| data processing management |
مدیریت پردازش داده |
| data processing technology |
تکنولوژی پردازش داده |
| data processing manager |
مدیر پردازش داده |
| adp |
پردازش داده خودکار |
| data processing center |
مرکز پردازش داده |
| data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
| automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
| data processing system |
سیستم پردازش داده |
| ddp |
پردازش داده توزیعی |
| electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
| scientific data processing |
پردازش داده علمی |
| mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |
| run length limited encoding |
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند |
| synchronous |
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است |
| cascading windows |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
| objected |
نماش داده می شوند |
| direct objects |
نماش داده می شوند |
| indirect objects |
نماش داده می شوند |
| objects |
نماش داده می شوند |
| objecting |
نماش داده می شوند |
| object |
نماش داده می شوند |
| dp |
Processing Data پردازش داده |
| data processing curriculum |
دوره تحصیلات پردازش داده |
| distributed data processing |
پردازش داده توزیع شده |
| adp |
پردازش داده توسط کامپیوتر |
| data processing management association |
انجمن مدیریت پردازش داده |
| electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
| teleprocessing |
پردازش داده از راه دور |
| automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
| precondition |
جایدهی داده پیش از پردازش |
| preconditions |
جایدهی داده پیش از پردازش |
| formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| mflops |
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود |
| prestore |
ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش |
| telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
| stacks |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
| stacked |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
| stack |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
| cdp |
Processing Data Certificationin گواهی پردازش داده |
| preprocess |
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده |
| edp |
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی |
| analog |
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند |
| outputs |
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر. |
| electronic |
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر |
| analogues |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
| output |
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر. |
| analogue |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
| picocomputer |
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد |
| transmission |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
| transmissions |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
| targeting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| macroelement |
تعداد داده ها که به عنوان یک عضو در نظر گرفته می شوند |
| targeted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| target |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| non-circulating materials |
اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه] |
| targetted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| targetting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| targets |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
| materials that cannot be borrowed |
اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه] |
| main |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
| nanocomputer |
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد |
| demands |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| demanded |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| demand |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
| flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| desktop |
نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند |
groups |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
| group |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
Herati pattern |
طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.] |
| decentralized data processing |
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی |
| reducing |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
| reduces |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
immediate |
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون |
| preprocessor |
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند |
| edp |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
| electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
| reduce |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
| allocation |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
| updated |
تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند |