English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 289 (15 milliseconds)
English Persian
unmount 1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
Search result with all words
card تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
cards تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
hard تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
harder تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
floppy discs دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
partition تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
internal درایو دیسک سخت درون پوشش اصلی کامپیوتر
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
default درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaulted درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaulting درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaults درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
redundant سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
raid سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raids سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
beginning نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginnings نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
silicon بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
double درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled up درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled up مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
floppies دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platter دیسک درون درایو دیسک سخت
platters دیسک درون درایو دیسک سخت
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
B: بیان کننده دیسک درایو جانبی
B: معمولاگ فلاپی دیسک درایو
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
BIM نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
drive bay فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
DVD درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
ESDI واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
flippy دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
IBM کامپیوتر شخصی بر پایه IBM PC ولی به همراه درایو دیسک سخت داخلی و باس ISA
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
unmount برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
Windows Explorer امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Other Matches
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy discs دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disks دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy discs فلاپی دیسک دیسک نرم
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
floppy disks فلاپی دیسک دیسک نرم
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
fatter در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fats در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
discus دیسک
discuses دیسک
Frisbee دیسک
Frisbees دیسک
diskette دیسک
discs دیسک
turntables دیسک
turntable دیسک
disk دیسک
disks دیسک
disc دیسک
disk crash خراش دیسک
diskette دیسک کوچک
disk unit واحد دیسک
start up disk دیسک اغازگر
disk sector بخش دیسک
disk envelope پاکت دیسک
disk cache نهانگاه دیسک
disk pack بسته دیسک
disk partition پارتیشن دیسک
disk buffer بافر دیسک
disk reader خواننده دیسک
microfloppy اینچ دیسک
diskette دیسک لرزان
microdisk دیسک ریز
disk file فایل دیسک
magnetic disk دیسک مغناطیسی
key to disk کلید به دیسک
systems disk دیسک سیستم ها
system disk دیسک سیستم
target disk دیسک مقصود
track and field دیسک و غیره
disk jacket جلد دیسک
turbine disc دیسک توربین
disk library کتابخانه دیسک
disk memory حافظه دیسک
disk sector قطاع دیسک
disk buffer میانگیر دیسک
lasers دیسک فشرده
source disk دیسک مبداء
optical disk دیسک نوری
hard disks دیسک سخت
head per track disk دیسک با هد هر شیار
single sided disk دیسک یک رویه
volume label برچسب دیسک
double sided disk دیسک دو طرفه
rigid disk دیسک سخت
fixed disk دیسک ثابت
rotor disc دیسک رتور
removable disk دیسک برداشتنی
hard disk دیسک سخت
winchester disk دیسک وینچستر
flippy disk دیسک لغزان
mini floppy دیسک کوچک
discus thrower پرتابگر دیسک
discus throwing پرتاب دیسک
discus throw پرتاب دیسک
soft sectored disk دیسک خام
disc area مساحت دیسک
disk crash خرابی دیسک
compact disk دیسک فشرده
flexible فلاپی دیسک
desqview دیسک ویو
laser دیسک فشرده
video disk دیسک ویدئویی
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
drive designator پارامتر دیسک گردان
disc دیسک صفحه ساختن
winchester drive دیسک گردان وینچستر
high density disk دیسک چگالی عالی
winchester disk drive گرداننده دیسک وینچستر
exchangeable disk دیسک قابل تعویض
half height drive نیم گردان دیسک
double floppy دیسک لرزان دو طرفه
floppy disk case محفظه فلاپی دیسک
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
flexible disk دیسک قابل انعطاف
disk unit enclosure محفظه واحد دیسک
fixed head disk unit واحد دیسک با هد ثابت
hrowing circle دایره پرتاب دیسک
fixed head disk دیسک با نوک ثابت
discs دیسک صفحه ساختن
external hard disk دیسک سخت برونی
disc رسانه مغناطیسی دیسک
dual sided disk drives گردانندههای دیسک دو طرفه
discs رسانه مغناطیسی دیسک
floppy disk unit واحد فلاپی دیسک
internal hard disk دیسک سخت درونی
spindling چرخش دیسک دستی
disk access time زمان دسترسی دیسک
moveable head disk دیسک با هد قابل حرکت
moveable head disk unit واحد دیسک با هد جابجاپذیر
optical laser disk دیسک لیزری نوری
original دیسک داده اصلی
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
frees موجود در دیسک یا حافظه
freeing موجود در دیسک یا حافظه
freed موجود در دیسک یا حافظه
free موجود در دیسک یا حافظه
CD DA روی دیسک فشرده
physical drive دیسک گردان فیزیکی
CD audio روی دیسک فشرده
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
removable disk دیسک قابل حرکت
microfloppy disk میکرو دیسک لغزان
disk controller کنترل کننده دیسک
spindle شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
disk drive head نوک دیسک خوان
magnetic disk memory حافظه با دیسک مغناطیسی
custodians بستههای دیسک و ..... میباشد
originals دیسک داده اصلی
disk drive controller سیستم عامل دیسک
spindles شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
locking a disk قفل کردن یک دیسک
custodian بستههای دیسک و ..... میباشد
magnetic disk unit واحد دیسک مغناطیسی
start up disk دیسک راه اندازی
disk optimizer بهینه ساز دیسک
disk copying نسخه برداری از دیسک
disk duplication نسخه برداری از دیسک
fixed disk [American E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
disc مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
bdos سیستم عامل اساسی دیسک
floppy disks کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disk کوچکترین فضا روی دیسک
mini- دیسک سخت کوچک Winchester
storage دیسک برای ذخیره داده
harder مدل کامپیوتر با دیسک سخت
hard مدل کامپیوتر با دیسک سخت
CDs دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
floppies کوچکترین فضا روی دیسک
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
spool انتقال داده از یک دیسک به نوار
spools انتقال داده از یک دیسک به نوار
hard disc [British E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
wiping پاک کردن داده از دیسک
hardest مدل کامپیوتر با دیسک سخت
floppy discs کوچکترین فضا روی دیسک
wiped پاک کردن داده از دیسک
wipe پاک کردن داده از دیسک
fixed disc [British E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
wipes پاک کردن داده از دیسک
discs مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
cartridge دیسک سخت قابل جابجایی
cartridges دیسک سخت قابل جابجایی
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
two sided disk status اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
unformatted دیسک مغناطیسی فرمت نشده
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com