Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 289 (15 milliseconds)
English
Persian
unmount
1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
Search result with all words
card
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
cards
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
hard
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
harder
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
rigid
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
floppy discs
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
logical
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
partition
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
mount
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mounts
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
internal
درایو دیسک سخت درون پوشش اصلی کامپیوتر
eds
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
default
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaulted
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaulting
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaults
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
quad
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
jukebox
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukeboxes
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
redundant
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
raid
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raids
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
beginning
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginnings
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
position
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
silicon
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
double
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled up
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled up
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
floppies
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
park
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platter
دیسک درون درایو دیسک سخت
platters
دیسک درون درایو دیسک سخت
activities
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
bay
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
fix
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
B:
بیان کننده دیسک درایو جانبی
B:
معمولاگ فلاپی دیسک درایو
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
BIM
نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
CD WO
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
drive bay
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
DVD
درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد
eight inch disk
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
ESDI
واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک
exchangeable
درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
flippy
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
IBM
کامپیوتر شخصی بر پایه IBM PC ولی به همراه درایو دیسک سخت داخلی و باس ISA
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
unmount
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
Windows Explorer
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Other Matches
fixes
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
FEDS
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
managers
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
manager
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
backup
دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
write protect tab
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
mirrors
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
write protect
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
access mechanism
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
hardest
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
startup disk
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
disk drives
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive
دیسک ران دیسک چرخان
floppy disk
فلاپی دیسک دیسک نرم
disk drive
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives
دیسک ران دیسک چرخان
floppy disk
دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy discs
دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disks
دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy discs
فلاپی دیسک دیسک نرم
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
floppy disks
فلاپی دیسک دیسک نرم
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
fatter
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fats
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
discus
دیسک
discuses
دیسک
Frisbee
دیسک
Frisbees
دیسک
diskette
دیسک
discs
دیسک
turntables
دیسک
turntable
دیسک
disk
دیسک
disks
دیسک
disc
دیسک
disk crash
خراش دیسک
diskette
دیسک کوچک
disk unit
واحد دیسک
start up disk
دیسک اغازگر
disk sector
بخش دیسک
disk envelope
پاکت دیسک
disk cache
نهانگاه دیسک
disk pack
بسته دیسک
disk partition
پارتیشن دیسک
disk buffer
بافر دیسک
disk reader
خواننده دیسک
microfloppy
اینچ دیسک
diskette
دیسک لرزان
microdisk
دیسک ریز
disk file
فایل دیسک
magnetic disk
دیسک مغناطیسی
key to disk
کلید به دیسک
systems disk
دیسک سیستم ها
system disk
دیسک سیستم
target disk
دیسک مقصود
track and field
دیسک و غیره
disk jacket
جلد دیسک
turbine disc
دیسک توربین
disk library
کتابخانه دیسک
disk memory
حافظه دیسک
disk sector
قطاع دیسک
disk buffer
میانگیر دیسک
lasers
دیسک فشرده
source disk
دیسک مبداء
optical disk
دیسک نوری
hard disks
دیسک سخت
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
single sided disk
دیسک یک رویه
volume label
برچسب دیسک
double sided disk
دیسک دو طرفه
rigid disk
دیسک سخت
fixed disk
دیسک ثابت
rotor disc
دیسک رتور
removable disk
دیسک برداشتنی
hard disk
دیسک سخت
winchester disk
دیسک وینچستر
flippy disk
دیسک لغزان
mini floppy
دیسک کوچک
discus thrower
پرتابگر دیسک
discus throwing
پرتاب دیسک
discus throw
پرتاب دیسک
soft sectored disk
دیسک خام
disc area
مساحت دیسک
disk crash
خرابی دیسک
compact disk
دیسک فشرده
flexible
فلاپی دیسک
desqview
دیسک ویو
laser
دیسک فشرده
video disk
دیسک ویدئویی
dual disk drive
گرداننده دیسک دوگانه
drive designator
پارامتر دیسک گردان
disc
دیسک صفحه ساختن
winchester drive
دیسک گردان وینچستر
high density disk
دیسک چگالی عالی
winchester disk drive
گرداننده دیسک وینچستر
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
half height drive
نیم گردان دیسک
double floppy
دیسک لرزان دو طرفه
floppy disk case
محفظه فلاپی دیسک
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
disk unit enclosure
محفظه واحد دیسک
fixed head disk unit
واحد دیسک با هد ثابت
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
fixed head disk
دیسک با نوک ثابت
discs
دیسک صفحه ساختن
external hard disk
دیسک سخت برونی
disc
رسانه مغناطیسی دیسک
dual sided disk drives
گردانندههای دیسک دو طرفه
discs
رسانه مغناطیسی دیسک
floppy disk unit
واحد فلاپی دیسک
internal hard disk
دیسک سخت درونی
spindling
چرخش دیسک دستی
disk access time
زمان دسترسی دیسک
moveable head disk
دیسک با هد قابل حرکت
moveable head disk unit
واحد دیسک با هد جابجاپذیر
optical laser disk
دیسک لیزری نوری
original
دیسک داده اصلی
cd rom disk drive
دیسک گردان سی دی- رام
frees
موجود در دیسک یا حافظه
freeing
موجود در دیسک یا حافظه
freed
موجود در دیسک یا حافظه
free
موجود در دیسک یا حافظه
CD DA
روی دیسک فشرده
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
CD audio
روی دیسک فشرده
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
removable disk
دیسک قابل حرکت
microfloppy disk
میکرو دیسک لغزان
disk controller
کنترل کننده دیسک
spindle
شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
disk drive head
نوک دیسک خوان
magnetic disk memory
حافظه با دیسک مغناطیسی
custodians
بستههای دیسک و ..... میباشد
originals
دیسک داده اصلی
disk drive controller
سیستم عامل دیسک
spindles
شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
locking a disk
قفل کردن یک دیسک
custodian
بستههای دیسک و ..... میباشد
magnetic disk unit
واحد دیسک مغناطیسی
start up disk
دیسک راه اندازی
disk optimizer
بهینه ساز دیسک
disk copying
نسخه برداری از دیسک
disk duplication
نسخه برداری از دیسک
fixed disk
[American E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
bdos
سیستم عامل اساسی دیسک
floppy disks
کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disk
کوچکترین فضا روی دیسک
mini-
دیسک سخت کوچک Winchester
storage
دیسک برای ذخیره داده
harder
مدل کامپیوتر با دیسک سخت
hard
مدل کامپیوتر با دیسک سخت
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
floppies
کوچکترین فضا روی دیسک
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
spool
انتقال داده از یک دیسک به نوار
spools
انتقال داده از یک دیسک به نوار
hard disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
wiping
پاک کردن داده از دیسک
hardest
مدل کامپیوتر با دیسک سخت
floppy discs
کوچکترین فضا روی دیسک
wiped
پاک کردن داده از دیسک
wipe
پاک کردن داده از دیسک
fixed disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
wipes
پاک کردن داده از دیسک
discs
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
cartridge
دیسک سخت قابل جابجایی
cartridges
دیسک سخت قابل جابجایی
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
two sided disk status
اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
unformatted
دیسک مغناطیسی فرمت نشده
floppy disk controller
کنترل کننده فلاپی دیسک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com