English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
English Persian
scrub برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
scrubbed برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
scrubbing برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
scrubs برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
Other Matches
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
run length limited encoding روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
libraries شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
spooling device وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooler وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
advanced روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
basics روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
combines دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
read گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
combining دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
reads گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
combine دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
natives قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
native قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
optical رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
CD ROM Extended Architecture فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
CD ROM/XA فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
fat در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
information storage and retrieval بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
volume دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volumes دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
retrieve بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieves بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieved بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
cim استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
capacities حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
capacity حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
magneto optical recording رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
HFS روش ذخیره سازی و سازماندهی فایل ها روی دیسک
hierarchical communications system روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک
storage دیسک برای ذخیره داده
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
serials فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
sam فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
directory لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
directories لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
gateway کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد
gateways کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد
technologies فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
high روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
highest روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
highs روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
retrieval عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
HPFS روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط افپذیرتر است
download 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
DVD پیشرفت تازه در ذخیره سازی دادههای با حجمم گیگا بایت روی دیسک از نوع ROM-CD
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
sound فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
sounds فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
soundest فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
sounded فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
auxiliary هر رسانه ذخیره سازی داده
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliaries هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary هر رسانه ذخیره سازی داده
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
JPEG استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
medium رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
mediums رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
doubled up دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
compacting قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
beginnings نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginning نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
double دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
compacted قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacts قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
custodians فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodian فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
clipboard 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
clipboards 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
acoustic روش اصلی ذخیره سازی داده
virtual بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است
write سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
writes سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
VHD نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
recording تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recordings تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
play back خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
archive قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
registering محل ذخیره سازی برای داده کنترل
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
registers محل ذخیره سازی برای داده کنترل
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
write سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
writes سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
microsoft سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده را روی دیسک مدیریت میکند
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
normal قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
cassette نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
deposit نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
modified frequency modulation روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
maximum بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
cassettes نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
deposits نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
ferrite که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferric oxide که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
relocated انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
registers فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
relocates انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
shift محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
relocate انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocating انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
demands انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
buckets فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
shifted محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com