Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
Other Matches
computerization
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remoter
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
crops
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crop
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
voices
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
host computers
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
automation
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
cadam
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
computer system
سیستم کامپیوتری
computing system
سیستم کامپیوتری
tools
در سیستم کامپیوتری
spooling
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
hybrid computer system
سیستم کامپیوتری دو رگه
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
automatic data handling
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
polar
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
expandable
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
storing
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
hacks
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hack
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
knowledge
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
processor
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
machines
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiries
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
coral
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
housekeeping
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
machined
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiry
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
direct coupled transistor logic
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
pos
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
priorities
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priority
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
primary
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
models
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
modeled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
cbt
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
conversational mode
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
processor
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
multitasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
direct objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
indirect objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standards
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
internal
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
standard
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
protocols
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
customers
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customer
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
consumables
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
objecting
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
diagnostic
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
objected
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
down
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
integrated
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
CBMS
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
autos
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
master slave computer system
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
auto
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
illegal
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
primary
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
processes
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
normalised
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
machined
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
monitor
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
privilege
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
machines
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
vab
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
monitors
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
hybrid circuit
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
kernel
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
BACS
سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
normalize
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
kernels
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
turnkey system
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
normalising
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
monitored
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
process bound
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
macintosh
یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
electronic bulletin board
یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
volatility
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
interval timer
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
IBM
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
store
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
bankers automated clearance system
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
storing
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
physical record
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
bells and whistles
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
data integrety
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
memories
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
distributes
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
commanded
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commands
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
distributing
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
mainframe computer
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
distribute
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
add-on
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-ons
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
command
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
redirecting
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
chassis
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
ethernet
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
faults
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
electronic
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
mttr
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
assigns
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
dual
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
teletypewriter
صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com