Total search result: 202 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
aggregate |
مجموعهای از اشیا داده |
aggregates |
مجموعهای از اشیا داده |
|
|
Other Matches |
|
analogues |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
analogue |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
data aggregate |
مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد |
list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
transfers |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
transfer |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
transferring |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
rs c |
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند |
group |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
groups |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
network data management system |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
calling sequence |
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است |
encoding |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
dual |
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
cooperative processing |
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند |
coroutine |
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها |
communication |
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند |
agents |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
agent |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
java |
مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد |
conditional |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
chains |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
chain |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
incremental computer |
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود |
printhead |
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
things |
اشیا |
omnium gatherum |
مجموعه اشیا |
varia |
اشیا گوناگون |
resistivity |
مقاومت اشیا |
priceable things |
اموال یا اشیا قیمتی |
overstuff |
با اشیا زیاد انباشتن |
contrabanded goods |
اموال و اشیا قاچاق |
UFO |
اشیا پرنده ناشناس |
UFOs |
اشیا پرنده ناشناس |
replaceable thing |
اموال یا اشیا مثلی |
bric-a-brac |
[اشیا عتیقه و هنری کوچک] |
rougher |
دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا |
round up |
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده |
to be congenial to somebody [things] |
برای کسی دلپذیر بودن [اشیا] |
to be congenial to somebody [things] |
برای کسی مطبوع بودن [اشیا] |
to be congenial to somebody [things] |
برای کسی سازگار بودن [اشیا] |
damage |
صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود |
planar |
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
positive |
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد |
electrostatic |
مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا |
objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
direct objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
objecting |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
objected |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
object |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
indirect objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
perspectives |
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله |
perspective |
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله |
open |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
opened |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
tan alt |
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی |
Are there any antiquities here? |
آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟ |
opens |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
record |
هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
subsidy |
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها |
notification message |
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
garnishment |
میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد |
corpuses |
مجموعهای از نوشتجات |
circuitry |
مجموعهای از مدارها |
florilegium |
مجموعهای از گلها |
corpus |
مجموعهای از نوشتجات |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
belly series |
مجموعهای از روشهای حمله |
blocks |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
statement |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
blocked |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
string |
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم |
maximin |
ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها |
microsequence |
مجموعهای از ریز دستورات |
statements |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
minimax |
می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها |
banks |
مجموعهای از وسایل مشابه |
sequences |
مجموعهای از ارقام دودویی |
logs |
ضبط مجموعهای از عملیات |
log |
ضبط مجموعهای از عملیات |
miscellany |
مجموعهای از مطالب گوناگون |
miscellanies |
مجموعهای از مطالب گوناگون |
block |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
bank |
مجموعهای از وسایل مشابه |
sequence |
مجموعهای از ارقام دودویی |
outliner |
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
batch costing |
تعیین هزینه مجموعهای ازکالا |
valid |
درست , طبق مجموعهای قوانین |
conforming |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
plotted |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
conformed |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
chain |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
formulas |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
standardising |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
formulae |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
organon |
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون |
extend |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
extends |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
formula |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
extending |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
standardises |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
standardised |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
conforms |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
standardize |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
collection |
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم |
collections |
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم |
plot |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
chains |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
conform |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
standardizing |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
plots |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
standardizes |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
compliant |
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود |
suites |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
keypad |
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص |
diagnostic |
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند. |
libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
destinations |
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم |
library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
destination |
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم |
suite |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
group |
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند |
columns |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
column |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
pattern |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
group |
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم |
patterns |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
groups |
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند |
groups |
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم |
object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
contiguous |
فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم |
palettes |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
palette |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
boot |
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب |
catena |
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه |
products |
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند. |
compacted |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
booting |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
images |
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |
tessellate |
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث |
compact |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
boot up |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
product |
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند. |
trampolines |
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف |
trampoline |
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف |
amiga |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند |
compacting |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
LIST chunk |
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است |
compacts |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
image |
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |
packaging |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
biases |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
CD audio |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |