English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
read write privilege امتیاز خواندن- نوشتن
Other Matches
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
read/write خواندن- نوشتن
r/w خواندن- نوشتن
read write head نوک خواندن و نوشتن
read/write head نوک خواندن / نوشتن
read write cycle چرخه خواندن و نوشتن
direct read after write خواندن مستقیم پس از نوشتن
rwm حافظه خواندن و نوشتن emory
scatter read gather write خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
RAM [random access memory] حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
He cant reade let alone write. خواندن هم بلد نیست چه رسد به نوشتن
Random-access memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
sensed زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
sense زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
senses زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
read رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
CD R فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد
recovery زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
reads رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
recoveries زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
opened آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
rapid محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
opens آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
faulty شیاری از دیسک مغناطیسی که قابل خواندن یا نوشتن کامل نیست
fast محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fasts محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fasted محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fastest محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
open آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
centred قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centered قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centers قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
dasd رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
drive وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
centre قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
center قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
crashingly خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
drives وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
crash خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
aligns اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
align اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
mark نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
pass عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
passed عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
passes عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
head load control روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
gap سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
gaps سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
compression نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
write سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
recorder وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
writes سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
floppy disks ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
nonaligned نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
cylinder 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinders 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
lilts اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
read head هد خواندن راس خواندن
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
prominency امتیاز
priviege امتیاز
concession امتیاز
pre eminence امتیاز
charter امتیاز
chartered امتیاز
chartering امتیاز
upper hand امتیاز
charters امتیاز
rectums امتیاز
rectum امتیاز
concessions امتیاز
prerogatives امتیاز
pre-eminence امتیاز
advantage امتیاز
prominence امتیاز
distinctions امتیاز
act of grace امتیاز
prerogative امتیاز
scoreless بی امتیاز
scoreline خط امتیاز
scorelines خط امتیاز
ad امتیاز
scores امتیاز
scored امتیاز
score امتیاز
distinction امتیاز
ads امتیاز
exclusiveness امتیاز
licenses امتیاز
licences امتیاز
credit امتیاز
credited امتیاز
crediting امتیاز
credits امتیاز
licence امتیاز
pas امتیاز
privilege امتیاز
runs یک امتیاز
royalties حق امتیاز
leases امتیاز
royalty حق امتیاز
franchises امتیاز
plus امتیاز
franchise امتیاز
run یک امتیاز
point امتیاز
francs امتیاز
franc امتیاز
game bird یک امتیاز
lease امتیاز
oddest امتیاز دادن
preferential امتیاز دهنده
set point اخرین امتیاز
awarding of points امتیاز دادن
match point اخرین امتیاز
odd امتیاز دادن
decision برنده با امتیاز
converted امتیاز گرفتن
converting امتیاز گرفتن
decisions برنده با امتیاز
privileged دارای امتیاز
privileged امتیاز دار
score sheet برگ امتیاز
headstart امتیاز در شروع
scoreless بدون امتیاز
odder امتیاز دادن
converts امتیاز گرفتن
convert امتیاز گرفتن
match points اخرین امتیاز
law of advantage قانون امتیاز
concessionary صاحب امتیاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com