| Total search result: 202 (21 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| dummies |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
| dummy |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| moves |
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد |
| moved |
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد |
| move |
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد |
| closest |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closer |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
close |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closes |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| macro |
تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است |
| non operable instruction |
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد |
| macro |
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |
| marks |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
| mark |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
| Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
| graphic |
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک |
| non procedural language |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
| languages |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
| language |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
| extensible |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که به کاربر امکان افزودن نوع داده و دستورات خاص خود را میدهد |
| language |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
| languages |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
| fortran |
زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد |
| api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
| basic |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
| basics |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
| language |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است |
| languages |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است |
| machine |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| machines |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| machined |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| dot |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
| dotting |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
| applesoft basic |
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد |
| pre |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
| pre- |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
| expanded memory system |
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد |
| logo |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو |
| cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
| opened |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| opens |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| open |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| macro |
نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| skips |
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات |
| skipped |
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات |
| skip |
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات |
| class |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
| classed |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
| classes |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
| classing |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
| assembler |
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم |
| wagners law |
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد |
| WISC |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
| writable instruction set computer |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
| RISC |
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند |
| template |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| templates |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| command language |
زبان دستوری |
| source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
| disassembler |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
| machined |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
| machine |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
| machines |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
| accent mark |
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد |
| iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
| ego loss programming |
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد |
| generated |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generate |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generates |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generating |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
| legal |
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است |
| visuals |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| visually |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
| visual |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
| translator |
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند |
| translators |
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند |
| assembly |
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند |
| host language |
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است |
| automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
| compiler |
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند |
| form |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
| formed |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
| forms |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
| apl |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
| command.com |
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند |
retardation |
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.] |
| halts |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| halted |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| halt |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
| graphics |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
| author language |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
| modula |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2 |
| focusses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussed |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focused |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focus |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussing |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| lexical analysis |
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند |
| focuses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| synthetic address |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
| c |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
| object oriented |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
| source language |
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |
| pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
| do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
| synthetic address |
محل استفاده شده در برنامه که توسط دستورات درون برنامه تولید شده است |
| goto |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
| pre fetch |
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا |
| thread |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
| threads |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
| tokens |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| token |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| syntactic error |
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است |
loop |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| looped |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| loops |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| interblock gap |
نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی |
| assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
| language |
قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص |
| languages |
قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص |
| procedural |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |
| transfer |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| transferring |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| transfers |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| cpu |
کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد |
conditional |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
| run |
دستورات یک برنامه |
| runs |
دستورات یک برنامه |
| aggregate |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
| returned |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| jump instruction |
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی |
| returns |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| returning |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| aggregates |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
| return |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| machine |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
| names |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
| machined |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
| queries |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| query |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| machines |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
| querying |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| queried |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| name |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
| pascal |
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود |
| language |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
| languages |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
| procedure |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند |
| unconditional |
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی . |
| list |
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |
| maths |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
| math |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
| gaps |
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی |
gap |
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی |
| machines |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| machined |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| machine |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| reference |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| references |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| He has a glib(persuasive)tongue. |
زبان چرب ونرمی دارد |
| rammed |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
| rams |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
| ram |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
| assembler |
برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند |
| pipeline |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
| pipelines |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
| compacting |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| compacts |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| main |
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند. |
| directs |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
| run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| compacted |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| compact |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
direct |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
| paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |