English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
local انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
Other Matches
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
declare معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
global متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
globally متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
local که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
locals که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
pointers متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
clear پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clears پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearest پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearer پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
storing حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
store حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
if/then/else یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
relocation جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
conditional دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
sections بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
transferring دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
section بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
transfers دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
routinely تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routines تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
tag بخشی از دستور کامپیوتری
tags بخشی از دستور کامپیوتری
out of line جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
subroutine بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
fielded بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
fields بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
definition شرح ساختار در برنامه یا سیستم
definitions شرح ساختار در برنامه یا سیستم
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
externals دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
vi schedule برنامه فاصلهای متغیر
vr schedule برنامه نسبتی متغیر
variable interval schedule برنامه فاصلهای متغیر
variable ratio schedule برنامه نسبتی متغیر
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
targeted برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetting برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetted برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeting برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targets برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
expressions تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
expression تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
name کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
sectoral planning برنامه ریزی بخشی
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
computer program برنامه کامپیوتری
inter sectoral planning برنامه ریزی بین بخشی
cross reference generator متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
initial که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialed که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialled که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialling که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initials که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
branch جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branches جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
machine address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
attention توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attentions توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
flowchart دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
parameters اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
looped برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
linear برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
cross reference generator بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
cases رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
case رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
main بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
nest بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nests بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
cores برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
core برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
interactive برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
handlers بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
handler بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
bugging خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bug خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
bugs خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
sidekicks برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekick برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
interleaved بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
fixes برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
relocatable برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد
self- برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
fix برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
subroutine دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
primary که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
DoubleSpace برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
objecting برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objected برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
object برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
switched نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
indirect objects برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
objects برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switches نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
protection سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
interrupt اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
interrupts اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
comp نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
interrupting اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
stepping اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
step اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
process bound برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
boot روی یک دیسک سخت با بیشتر از یک بخش بخشی که حاوی برنامه راه انداز و سیستم عامل است
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
dedicated کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
peripheral بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com