English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
rate حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
Other Matches
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
transmissions اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
directors نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
bombs تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
history خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
workloads مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
workload مقدار کارهایی که شخص یا کامپیوتر انجام داده اند
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
temporarily برای زمان مشخص یا نه همیشه
buffer وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
scheduled service plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
read تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
failures تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
failure تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
reads تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
parity نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
accumulate جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulating جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulates جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
time ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
clock ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks ماشینی که زمان را نشان میدهد
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
flat برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
arithmetic داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
decision جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decisions جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
query که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queried که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
powered قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
speed روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeding روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeds روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
power قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
fix 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
powers قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
powering قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
fixes 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
work load مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
margin فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margins فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
channel ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channels ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channelled ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channeling ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channeled ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
languages قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
language قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
hooks کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hook کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
multiplex روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
label یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
labelled یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
packet سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
searched جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
labeling یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
packets سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
searches جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searchingly جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
labels یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
isallobar خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
isallobaric خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
groups کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
bi directional انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
group کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
move دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moves دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
trafficking نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
update تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
formed کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregates بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
edp پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
updates تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
updated تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
forms کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
restrict محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
retrieval سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
restricts محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
calling sequence مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
replacing دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
restricting محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
replaced دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
replaces دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replace دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
serials ارسال داده یک بیت در هر زمان .
transmissions ارسال داده یک بیت در هر زمان
serial ارسال داده یک بیت در هر زمان .
transmission ارسال داده یک بیت در هر زمان
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
registries پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registry پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
sdlc معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transferring زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfers زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
modes روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
port اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
connection اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connexions اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
terminator موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
cells محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
formats 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
format 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
cell محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
data movement time زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
posts وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
posted وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
channelled اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
channels اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
looped دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
parallelled بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
channel اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
structuring ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structures ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
loops دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
parallels مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com