Total search result: 201 (32 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
redliner |
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد |
|
|
Other Matches |
|
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
skipped |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
skip |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
skips |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
paint program |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
charts |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
charted |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
charting |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
chart |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
networking |
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hardest |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
harder |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
hard |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
quoting |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
tabulator |
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |
ScriptX |
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا |
news reader |
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد |
justifying |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
justifies |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
justify |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
globetrotter |
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند |
globetrotters |
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند |
international standards organization |
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
programming |
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است |
passwords |
کامپیوتر یا نرم افزای که نیاز دارد کاربر پیش از دستیابی یافتن کلمه رمز را وارد کند |
password |
کامپیوتر یا نرم افزای که نیاز دارد کاربر پیش از دستیابی یافتن کلمه رمز را وارد کند |
word processor |
کلمه پرداز |
word processors |
کلمه پرداز |
wordmonger |
کلمه پرداز |
scalable font |
روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند |
spellcheck |
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر |
APPC |
پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است |
scheduler |
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد. |
stand alone word processor |
کلمه پرداز خودکفا |
dedicated word processor |
کلمه پرداز اختصاصی |
logs |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
log |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
suitcase |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
suitcases |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
workgroup |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
tabbing |
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری |
search and replace |
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن |
chromophore |
گروه رنگی ملکول |
response |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
responses |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
framing |
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد |
Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
insert key |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
inserts |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
inserting |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
insert |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
ins key |
کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
bad break |
مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود |
languages |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
language |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
word perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
word-perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
wordstar |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC |
intercharacter spacing |
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد |
port |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد |
reader |
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد |
readers |
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد |
bytes |
کامپیوتر با طول کلمه مختلف |
allomorph |
تصاریف مختلف کلمه یا فعل |
byte |
کامپیوتر با طول کلمه مختلف |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
masking |
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه |
outputs |
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند |
output |
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند |
hottest |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
hot |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
hotter |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
colour |
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer |
colours |
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer |
dot |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
BOF |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
boilerplate |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
dotting |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
graphics |
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
colour |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
colours |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
wordperfect |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود |
signal |
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده |
signaled |
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده |
signalled |
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده |
spacer |
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست |
interactive |
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف |
tablets |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
tablet |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
report program generator |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
auto |
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه |
autos |
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه |
infra red link |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
HyperTerminal |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
QuickTime |
گرافیکی امکان نمایش میدهد. |
output |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
outputs |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
filters |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
filter |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
biz |
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است |
graphics |
UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد |
workgroup |
گروه کاری |
lightest |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
lighted |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
plugs |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
light |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
plug |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
plugging |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
self- |
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد |
zones |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
zone |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
snooker |
مثل بیلیاردانگلیسی با51 گوی قرمز و 6 گوی رنگی مختلف بین دو نفر یا دوتیم |
port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
script |
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد |
parallel |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
parallels |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
margins |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
paralleled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
parallelled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
margin |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
paralleling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
parallelling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
channelled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channeled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channeling |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channels |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channel |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
monochrome |
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد |
parquetry |
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف |
port |
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد |
user |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
users |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
enhancement |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
analyzer |
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
fix |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
fixes |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
structures |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
paralleled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
structure |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
selector |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
VRML |
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد |
selectors |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
parallel |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
paralleling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
structuring |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
bayonetting |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
telephony |
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد |
recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
port |
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد |
adapter |
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد |
parallels |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
remote |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
remoter |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
remotest |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
parallelling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
bayonetted |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
joystick |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
bayonet |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
joysticks |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
parallelled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
bayonets |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
to go places |
گردش کردن [رفتن به جاهای دیدنی] |
ends |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
end |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
ended |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
free |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
null |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
freed |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
inputted |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
freeing |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
PCL |
مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد |
NetBIOS |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
WAIS |
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد |
frees |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
modem |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
OCE |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد |
unlock |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
spatial measurement |
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند |
interface |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
unlocking |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
scheduling |
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد |