Total search result: 202 (24 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
|
|
Other Matches |
|
intelligence |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
Ackerman's function |
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت |
multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
macro |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
robustness |
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
compounds |
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه |
compound |
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه |
compounded |
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه |
modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
downward |
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
plotted |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plot |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plots |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
latency |
تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه . |
calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
colds |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
coldest |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
colder |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
cold |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
machines |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
machined |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
machine |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
straight line coding |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
interoperability |
توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات |
computing |
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات |
failure safety |
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا] |
reliability |
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا] |
stability |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
compiling |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compile |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiled |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiles |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
program |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
programs |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
authorization to copy |
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین |
images |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
image |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
naive user |
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد |
fetched |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
fetch |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
fetches |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
job to job transition |
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص |
multifunction |
صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد |
multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
voicing |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
voices |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
voice |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
reset key |
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود |
opens |
تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود |
open |
تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود |
halt |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halts |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halted |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
opened |
تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود |
run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
teleconferencing |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
targeting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targets |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
target |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targetting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
object computer |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
targeted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targetted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
compiler |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
auto |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
autos |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
shift |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shifted |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shifts |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
branches |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
branch |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
unmodified instruction |
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد |
conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
foreground processing |
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند |
thrashing |
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند |
dry run |
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها |
common |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
commonest |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
commoners |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
tested |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
tests |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
Autocue |
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد |
test |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
foregrounding |
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره |
real time |
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی |
statements |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
statement |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
kilo |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
kilos |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
soak |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
soaks |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
suspends |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
suspending |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
suspend |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
network computer |
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است |
execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
IBM |
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است |
cross assembler |
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
directives |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
directive |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
pc write |
IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC |
assembler |
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند |
HRG |
توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت |
else rule |
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود |
spreadsheets |
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر |
spreadsheet |
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر |
skip |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skips |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skipped |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
resolution |
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت |
resolutions |
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت |
extend |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extending |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extends |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
logo |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
executives |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
executive |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
letter |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
letters |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
log |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
logs |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
foreground |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
stored program computer |
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده |
multi window editor |
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان |
threads |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
thread |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
business |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
languages |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
businesses |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
language |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
separator |
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان |
modifiers |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
statement |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
statements |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
modifier |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
basic |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
basics |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |