Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
|
|
Other Matches |
|
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
kills |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
kill |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
termination |
توقف ناگهانی برنامه در حال اجرا به علت خروجی برق |
trap |
نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند |
dead |
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
halt |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halts |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halted |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
overlays |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
overlaying |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
overlay |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
blue ribbon program |
برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود |
traced |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
traces |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
trace |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
unmodified instruction |
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد |
real time |
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی |
chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compile |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiled |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiling |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compile |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiles |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiled |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
parent program |
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |
continuously |
بدون توقف |
nonstop |
بدون توقف |
software |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
kill |
دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا |
kills |
دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا |
swapping |
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است |
client side |
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است |
asynchronous |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
a thorugh train |
قطار بدون توقف |
no end <idiom> |
پی درپی بدون توقف |
executed |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executes |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
execute |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executing |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
rerun |
محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی |
run on |
ادامه دادن متن بدون توقف |
continuous |
آنچه بدون توقف ادامه یابد |
passive |
وقت کشی بدون اجرای فن |
passives |
وقت کشی بدون اجرای فن |
program stop |
توقف برنامه |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
runs |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
run |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
transfer |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transfers |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transferring |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
multi tasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
multitasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
plan implementation |
اجرای برنامه |
program execution |
اجرای برنامه |
hangup |
توقف ناگهانی برنامه جاری |
nonprogrammed halt |
توقف برنامه ریزی نشده |
launching |
شروع یا اجرای یک برنامه |
launch |
شروع یا اجرای یک برنامه |
desk |
اجرای خشک برنامه |
involves |
آغاز با اجرای یک برنامه |
involving |
آغاز با اجرای یک برنامه |
concurrent program execution |
اجرای همزمان برنامه |
checks |
اجرای خشک یک برنامه |
launched |
شروع یا اجرای یک برنامه |
launches |
شروع یا اجرای یک برنامه |
check |
اجرای خشک یک برنامه |
desks |
اجرای خشک برنامه |
involve |
آغاز با اجرای یک برنامه |
checked |
اجرای خشک یک برنامه |
star program |
بدون خطا اجرا شود |
executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
phase |
دوره زمانی اجرای برنامه |
phases |
دوره زمانی اجرای برنامه |
phased |
دوره زمانی اجرای برنامه |
execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
metacompilation |
کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند |
run duration |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
math |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
maths |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
rerun |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
compile and go |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
breakpoint |
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه |
pipeline |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
dynamic |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
attention |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
targeted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
pipelines |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
targets |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
attentions |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
targeting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
object computer |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
targetting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
target |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
dynamically |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
targetted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
sets |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
set |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
setting up |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
background |
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود |
backgrounds |
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود |
cold |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
user |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
assembler |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
colder |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
coldest |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
colds |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
execution |
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه |
users |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
tabbing |
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری |
processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
regional breakpoint |
نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود |
halt |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halted |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halts |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
non dedicated server |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است |
dry run |
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها |
dynamic |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
allocation |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
allocations |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
dynamically |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
relocation |
جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه |
production run |
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند |
relocation |
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه |