English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Hang out the washing on the line to dry. لباسها راروی بند آویزان کن که خشک شوند
Other Matches
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
run up <idiom> آویزان کردن
flab گوشت شل و آویزان
drop-ornament تزئینات آویزان
trestles ستون راروی پایه قرار دادن
f. pile or pyre توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
I dont have an earthly chance. کمترین شانس راروی زمین ندارم
tressel ستون راروی پایه قرار دادن
trestle ستون راروی پایه قرار دادن
beak-moulding [ابزار مغزی آویزان]
bread-board لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
suttee زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
With a long face . با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
to put a notice up آگهیی را به تخته ای [ستونی] آویزان کردن
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlaying بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
traffics نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlays بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
activity روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routinely توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
With a long face . با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
chimney-crane [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
stacks ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
hatchment صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ends حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
tapestry [قالیچه های پرده ای پودنما جهت آویزان کردن در سر درب ها]
brush وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
distaff التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
drapery rug قالیچه های پرده ای [جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDU ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
multiplex دستگاه پرژکتوری که چند عکس راروی هم مخلوط میکندوسیله چند چانلی
veronica ابزاری که با Gopher کار میکند تا به کاربر کمک کند تا اطلاعات یا فایل راروی WWW پیدا کند
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
rack آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
row 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
lamp قندیل [این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
khalyk قالیچه خالیک [یا چالیک] [که از دست بافته های ترکمن ها بوده و بصورت حرف یو شکل یا مستطیل شکل می باشد و جهت آویزان کردن در ورودی چادرها و یا روانداز اسب و شتر استفاده می شود.]
stair rod گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
androgen می شوند
granfather file نگهداری می شوند
paralleled که همزمان ارسال می شوند
objected نماش داده می شوند
queue که به ترتیب بررسی می شوند
objects نماش داده می شوند
parallelled که همزمان ارسال می شوند
queued که به ترتیب بررسی می شوند
objecting نماش داده می شوند
parallelling که همزمان ارسال می شوند
queueing که به ترتیب بررسی می شوند
parallels که همزمان ارسال می شوند
direct objects نماش داده می شوند
paralleling که همزمان ارسال می شوند
parallel که همزمان ارسال می شوند
by comparison وقتی مقایسه می شوند
logical ای خالی با صفر پر می شوند
indirect objects نماش داده می شوند
object نماش داده می شوند
guded missile موشک هدایت شوند
queues که به ترتیب بررسی می شوند
pitch تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
pitches تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
Bad news travels fast . <proverb> خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
palettes محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
dead heat مسابقه ای که در ان چند نفربرنده می شوند
dead heats مسابقه ای که در ان چند نفربرنده می شوند
palette محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
buggies وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
buggy وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
Do cats and dogs drown? آیا سگ وگربه در آب غرق می شوند ؟
The days are getting shorter now . روزها دارند کوتاه می شوند
nosing باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
simultaneous دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
The losses run into hundreds of thousands. خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
jobs کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
job کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
non indictable offence جرایمی که بدون صدورادعانامه تعقیب می شوند
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
lan و توسط کابل بهم وصل می شوند
sequential عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
point break موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
overscan ن شوند که تصویر در صفحه مناسب است
operation ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند
He wears his socks into holes . آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
packaged گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
The old paper money is called in. اسکناسهای کهنه از جریان خارج می شوند
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
benifit of elergy امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
packages گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
run duration که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
cyphers مین متن رمز دار استفاده می شوند
stationery یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند
interleaved دو باک حافظه جداگانه که به ترتیب و با هم استفاده می شوند
ciphers مین متن رمز دار استفاده می شوند
activity کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
definitions کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
definition کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
interleaving به طوری که در حین اجرا همزمان آماده می شوند
consolute ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
cps تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
current liabilities بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
loop ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loops ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
activities کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
continuous کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
looped ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
applet برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
cipher مین متن رمز دار استفاده می شوند
compiled زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
procedure word کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
routing عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
patterns مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
polarities وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
compiling زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
polarity وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
charges مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
compiles زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
charge مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
compile زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
Too many cooks spoil the broth . <proverb> آشپزها که زیاد شوند غذا خراب مى شود .
job مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
inputted لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
The convicts are being sent to concentration camps . محکومین به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند
jobs مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
gulps گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
leveled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
scanned تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
scans تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
levels کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
standard اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
gulped گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
targets پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
modes حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
targeted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
master سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
masters سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
targetted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
intermediate فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
scan تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
positive که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
process تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
processes تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
mastered سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
standards اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
target پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
hip-bevel [گوشه های سقف که با تیر نبش از هم جدا می شوند.]
colon محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
colons محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com