Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ESDI |
واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک |
|
|
Other Matches |
|
enhances |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhancing |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhanced |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhance |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
Hewlett Packard |
روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها |
small computer systems interface |
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی |
bios |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
wracked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
racked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
rack |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
wracks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
racks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
channeling |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channelled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channel |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channels |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
Advanced Technology Attachment |
واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود |
interface |
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند |
interfaces |
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند |
basic |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
basics |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
cpu |
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی |
mounts |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
mount |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
activities |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
activity |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
B: |
بیان کننده دیسک درایو جانبی |
scsi |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
adapter |
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد |
ST0 standard |
استاندارد واسط دیسک که در IBM PC استفاده میشود , سافت Seaglt |
AT Attachment |
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر |
Advanced Technology Attachment |
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر |
ODI |
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI |
drivers |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device handler |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
harder |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
hardest |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
hard |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
rigid |
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود |
fix |
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت |
fixes |
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت |
doubled up |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
double |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
doubled |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
self- |
برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند |
partition |
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است |
logical |
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است |
partitions |
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است |
drives |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
drive |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
redundant |
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند |
external |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
externals |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
exchangeable |
درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت |
eds |
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند |
quad |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
quads |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
raids |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raid |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raided |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raiding |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
CD WO |
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد |
eight inch disk |
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی |
arm |
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک |
well-behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
well behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
peripheral |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
park |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
parked |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
parks |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
platter |
دیسک درون درایو دیسک سخت |
platters |
دیسک درون درایو دیسک سخت |
PHIGS |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
jukebox |
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند |
jukeboxes |
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند |
DVD |
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد |
unmount |
1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2- |
densities |
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند |
density |
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
AT Attachment |
واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد |
NDIS |
واسط دستور استاندارد |
ieee |
واسط استاندارد IEEE |
DVD |
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد |
advanced |
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها |
B: |
معمولاگ فلاپی دیسک درایو |
interface |
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
interfaces |
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
lips |
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط |
telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
gpib |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
generals |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی |
general |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی |
internal |
درایو دیسک سخت درون پوشش اصلی کامپیوتر |
baying |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
silicon |
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند |
bays |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bayed |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bay |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
drive bay |
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است |
defaulted |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
default |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaults |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulting |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
interface |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
interfaces |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
beginnings |
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار |
beginning |
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار |
doubled up |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
doubled |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
unmount |
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست |
double |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
opens |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
open |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
opened |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
floppy |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy disks |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy disk |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppies |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy discs |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
partition |
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند |
partitions |
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند |
IBM |
کامپیوتر شخصی بر پایه IBM PC ولی به همراه درایو دیسک سخت داخلی و باس ISA |
PCMCIA |
حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد |
BIM |
نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است |
eia interface |
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها |
s 00 bus |
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی |
form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
AT Attachment |
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است |
Advanced Technology Attachment |
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است |
card |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
cards |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
half |
دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد. |
density |
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده |
densities |
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده |
paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallel |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
peripheral |
1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2- |
paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
user |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
users |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
accessorize |
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره |
parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
hardware |
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد |
DirectSound |
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی |
permanent |
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو |
bezel |
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو |
PIA |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
priority |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
priorities |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
integrated |
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند |
Faraday cage |
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود |
DVD |
درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد |
interrupt |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
interrupting |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
interrupts |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
buffer |
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند |
cabled |
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد |
cable |
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد |
double |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
doubled up |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
doubled |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
allocation |
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند |
allocations |
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند |
dma |
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود |
twain |
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد |
scsi |
بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد |
scheduler |
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند |
takedown |
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی |
positioned |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
position |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
basic |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basics |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
priorities |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
priority |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
backs |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
highways |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
back |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
highway |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
aliens |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
alien |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
chooser |
امکانی در سیستم عامل Apple Macintosh که در آن کابر میتواند نوع چاپگر ها شبکه و سایر وسایل جانبی متصل را انتخاب کند |
server |
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند |
buffer |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند |
SMB |
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد |
lapheld |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
laptop |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
flippy |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |